برنامه ریزی راهبردی سازمانها

مهندسین مشاور ارغوان

برنامه ریزی راهبردی سازمانها

مهندسین مشاور ارغوان

7 ویژگی رهبران قرن بیست و یکم



آیا تا به حال توجه کرده اید که در هر فرهنگی تمایل براین است که اطراف خودمان را برای پیدا کردن رهبر جستجو کنیم ؟ این یک ضعف است . آیا زمان آن فرا نرسیده است که درون خودمان را جستجو کنیم تا ببینیم چگونه در قرن بیست ویکم می توانیم خود رهبری باشیم که می­خواهیم و به آن نیاز داریم ؟


مدیریت یعنی گفتن این که کارکنان چه کاری باید انجام دهند . کارکنان به مدیر به چشم یک قهرمان نگاه می کنند . مدیران در پیشبرد اهداف،باید مسائل پیش آمده را حل کنند،چون به تخصص تکنیکی آن ها نیاز است و می دانند چگونه از پس کارها برآیند.آن ها باید توان این را داشته باشند تا کشتی را در امواج خروشان به پیش ببرند!


الگوهای سنتی کسب و کار در دنیای امروز به کار نمی آیند. امروزه همزمان با فرسایش الگوهای عصر صنعتی، قدرت ازفروشندگان به خریداران منتقل شده است. رهبری کسب وکار امروزه به یک استاد شعبده بازی و یک شنونده دلسوز نیاز دارد. رهبر باید در امور کسب وکار فهیم ، دارای قدرت درک شهودی باشد .
رهبران باید بتوانند انرژی انسانی را به حرکت درآورده،آن را تنظیم کنند و به سوی یک هدف مشترک که همانا ایجاد ارزش بیشتر برای مشتری است جهت دهند تا یک شرکت سودده ایجاد کنند. شرکت هایی که مراتب بالا تری از رضایت مشتری و کارمند را دارا هستند .



در قرن بیست و یکم برای رهبران کسب وکار موفق هفت ویژگی وجود دارد :


۱-تفکر خلاق
انیشتین گفت " جهانی که خلق کرده ایم حاصل طرز تفکر ماست " . هیچ چیز در آینده بدون روش های بنیادی نو اندیشی تغییر نخواهد کرد . اگر بخواهیم دنیای جدیدی خلق کنیم ابتدا باید تفکر خود و زمینه های فکریمان را تغییر دهیم ٪٨٠ مردم واکنشی فکر می کنند. آن ها زحمت می کشند تا چیزی را برطرف کنند. (معمولاً یک مشکل را ! ) ٪٢٠ دیگر متفکران خلاق هستند آن ها عمل می کنند تا چیزی را به وجود آورند. (خلق کنند). متفکران خلاق از پرسش" چه امکانی وجود دارد ؟ "ترقی می کنند . متفکران واکنشی می پرسند " چه چیزی اشتباه است ؟ یا "چه کسی را باید سرزنش کرد؟ " متفکران واکنشی در واکنش و پاسخ به محیط زندگی می کنند . متفکران خلاق فراتر از محیط می روند.


۲-آمادگی برای تحول
شخصی که آمادگی تغییر دارد، از تحول استقبال می کند. آن­ها مراحل تغییر و چگونگی اثرآن را بر اغلب کارکنان می دانند و در دخیل کردن کارکنان درآن، مهارت دارند . برخی از کارکنان در برابر تغییر مقاومت می­کنند زیرا آن­ها را مجبور می­کند از گوشه دنج خود بیرون آیند. یک راهبر می داند چگونه کارکنان را از کنج راحت خود با بزرگی و احترام بیرون آورد. او به افراد کمک می­کند به درک مشترکی از گذشته برسند و علت تغییر را دریابند. سپس با ارائه تصویری مثبت از آینده، از طریق فعالیت هایی که همه با آن موافق باشند، آن ها را در جهت درست حرکت می دهد


۳-معمار چشم اندازهای دور
این وظیفه ابتدایی اوست تا محیط پویایی را بسازد که فرهنگ نامیده می­شود. فرهنگ روح تعهد است. راهبر یک فرهنگ پیشه­ ی ماهر است . او پیکره محیطی را می­تراشد. کارکنان را تحریک ، تشویق و دعوت می کند تا بهتر از آنچه می توانند باشند . راهبر معمار می داند که توانایی خلق محیطی چالش بر انگیز برای رشد کارکنان بسیار مهم تر از هر توانایی تکنیکی دیگری است .


۴-پیشرفت مداوم
راهبر امروزی به طورمنظم با عقاید کهنه به چالش برمی خیزد و نسبت به یادگیری و اعمال آن آموخته ها در دنیای واقعی پر شور و با حرارت است. او معمولاً سؤال مورد می کند" چه کسانی چیزی را متفاوت از آنچه که برای من معمول است، انجام می دهند و چه چیزی می توانم از آن ها بیاموزم ؟ "


۵-راهبر جدید با اصالت است
این که شما چه کسی و چگونه هستید به اندازه آنچه می دانید مهم است. خودتان را در بالاترین استاندارد ها نگه دارید. چیزی را که از خود انتظار ندارید از دیگران توقع نداشته باشید. دوستدار حقیقت باشید و حقیقت را بگویید. محترم ترین راهبران آنانی هستندکه در تمام کارهایشان راستگو، بی­پرده و شفاف اند .


۶-مربی
یک رهبر باید مربی باشد و نه یک توصیه گر . او باید فضا را برای اتفاقاتی که می افتد باز بگذارد. گفته می­شود وقتی رهبران به وظیفه خود به درستی عمل کنند کارکنان باور می کنند که کار را خودشان انجام داده اند. رهبران باید به کارکنان کمک کنند تا به مسائل از زاویه دیگری نگاه کنند، سؤالاتی را مطرح نمایند که کارکنان به یادگیری تشویق شوند.


۷-رهبر یک انسان دور اندیش است
به وضوح مستند است که رهبران دور اندیش در بسیج پتانسیل بشری موفق هستند. یک دوراندیش برای جهت­مندی انرژی ها، مرکزیت ایجاد میکند. اهداف واضح با چارچوب معین کارکنان را به تصمیم گیری و تلاش وا می­دارد. امروزه نیاز به شیوه ی جدید در رهبری به طور مشخص احساس می شود . به سبک وسیاق خودتان به دقت بنگرید و ببینید آیا برای زندگی و راهبری در قرن بیست و یک آماده هستید یا نه .

منبع: مدیر سبز

اخبار منتخب بانکی دات آی آر:

6 نکته که در سرمایه گذاری نباید فراموش کنید

سرمایه گذاری به معنای به تعویق انداختن مصرف فعلی برای به دست آوردن منافع بیشتر در آینده است.در حقیقت سرمایه گذار به امید به دست آوردن سود بیشتر در آینده از ارزش های کنونی چشم پوشی می کند.

به گزارش بانکی دات آی آر برای سرمایه گذاری سه روش مستقیم,غیر مستقیم و نیمه مستقیم وجود دارد که هر یک در جایگاه خود قابل استفاده است.

1.روش مستقیم

در این روش بین سرمایه گذار و سرمایه پذیررابطه مستقیم برقرار می شود . این  شیوه اغلب بین دوستان و آشنایان نزدیک انجام می گردد.

2.روش غیر مستقیم

در روش غیر مستقیم بین سرمایه گذار وسرمایه پذیر یک موسسه مالی به عنوان واسطه عمل می نماید . به عبارتی سپرده گذار /سرمایه گذار وجوه خود را در اختیار این موسسات قرار می دهد و سرمایه پذیر نیز از طریق این موسسات منابع مالی لازم را تامین می نمایند . در این روش ریسک مربوط به سرمایه گذاری  و یا وام دهی بعهده واسطه موسساتی که به عنوان واسطه مالی عمل می نماید .

3.روش نیمه مستقیم

روش نیمه مستــقیم بین سرمایه گذار و سرمایـه پذیر ، مـوسسات تخصصــی مانند بانـک های ســرمایه گذاری Investment Banks  قرار می گیرند . این نوع موسسات تخصصی پس از مطالعه دقیق میزان احتیاجات سرمایه پذیر ، نحوه استفاده از وجوه ، تعیین مناسب ترین نوع اسناد و اوراق بهادار ( سهام عادی ، سهام ممتاز ، اوراق قرضه ، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام یا ابزار دیگر ) ، ابزار مورد نظر را پذیره نویسی ( Underwrite ) نموده به سرمایه گذاران ( شامل موسساتی چون بیمه ها و صندوق های بازنشستگی و اشخاص حقوقی ) به فروش می رسانند . این موسسات نقش ” متخصص “ و  ” کارگزار“ را بازی می نمایند و خود ســرمایه گذار بلند مدت در اوراق بهادار نمی باشند . اوراق سهام یا قرضه خریداری یا تعهد شده توسط این موسسات پس ازمدت کوتاهی به فروش می رسد. بانک های سرمایه گذاری از جمله واسطه های مالی موقت می باشند که در روش نیمه مستقیم وظیفه انتقال وجوه از ســـرمایه گذاران به ســــرمایه پذیران را به عهده دارند.

اما صرف نظر از این که از کدامیک از روش های سرمایه گذاری استفاده می کنید و اینکه میزان سرمایه شما چقدر است رعایت این شش نکته برای رسیدن به هدف اصلی سرمایه گذاری که کسب سود بیشتر است ضروری است:


1. هرگز بر روی آنچه از آن اطلاعات ندارید سرمایه گذاری نکنید

اغلب کسانی که در سرمایه گذاری شکست می خورند مهم ترین علت این امر را بی اطلاعی یا کم اطلاعی از سوژه سرمایه گذاریشان می دانند و حسرت می خورند که کاش مطالعه بیشتری کرده بودم.

این به این معنی نیست که بر روی تکنولوژی های جدید یا آنچه در آن تخصص ندارید سرمایه گذاری نکنید بلکه به آن معناست که در مورد آنچه درآن سرمایه گذاری می کنید مطالعه کنید و یا از مشاوران آگاه در آن زمینه استفاده کنید.

2.ریسک پذیر باشید

چشم بسته عمل کردن به معنای ریسک پذیر بودن نیست بلکه ریسک پذیری بدان معناست که در عین اینکه عاقلانه عمل می کنید جسارت گرفتن تصمیم های قاطع را داشته باشید چراکه ترس بیش از اندازه موفقیت شما را به تاخیر می اندازد و حتی ممکن است آن را غیرممکن سازد.

3. رازدار باشید

یک سرمایه گذار حرفه ای رازهای حرفه ای اش را فریاد نمی زند و در هر محفلی از راز و رمز تجارتش سخن به میان نمی آورد چراکه در عصر اطلاعات آنچه سبب تمایز شما از دیگران می شود اطلاعاتتان است بنابراین برگ برنده خود را به رایگان حراج نکنید.

4.اجتماعی باشید

این اصل به هیچ وجه با رازداری در تضاد نیست بلکه دقیقا مکمل اصل پیشین است . یک سرمایه گذار خوب با سایر همکاران , دست اندر کاران مورد سرمایه گذاری و حتی رقبای خود در ارتباط است چراکه حضور درفضا های حرفه ای معلومات شما را خواهد افزود و اعتماد به نفستان را دوچندان می کند.

5.برای سرمایه گذاری پول اصل نیست

بسیاری بر این تصور اند که برای آنکه یک سرمایه گذار موفق باشیم می بایست حتما ثروتمند باشیم. درحالی که این تصور به هیچ عنوان صحیح نیست بلکه یک سرمایه گذار موفق از کمترین سرمایه بیشترین سود را می برد و به این ترتیب به صورت مستمر به سرمایه اش می افزاید.

بسیاری از سرمایه داران مطرح معاصر افراد ثروتمندی نبوده اند بلک افرادی بوده اند که از موقعیتشان بهترین بهره را برده اند.

6. طمع نکنید

بسیاری از سرمایه گذاران به این آسیب طمع دچار شده اند و حتی کل دارایی خود را از دست داده اند. بنابر این وسوسه های سود عالی را با دیده تردید بنگرید و تلاش کنید معقولانه تصمیم بگیرید.


منتخب اخبار بانکی دات آی آر

6 سوال مهم در برنامه ریزی استراتژیک

 هرگاه مجبور شدید مسیر سازمان خود را مشخص کرده و یا آن‌را باز‌تعریف کنید، باید با دقت به شش سوال متوالی مدیریت استراتژیک پاسخ دهید. مطمئنا اصطلاح «کیفیت ورودی بر کیفیت خروجی اثر می‌گذارد» را شنیده‌اید. کیفیت تفکر و تصمیمات شما تنها به کیفیت اطلاعاتی بستگی دارد که کار خود را با آن آغاز می‌کنید.
 1. اکنون در چه جایگاهی هستید؟ شرایط فعلی شما چیست؟ اگر کسب‌و‌کار شما دچار مشکل شده بود و مشاوری را از بیرون شرکت استخدام می‌کردید تا به شما کمک کند، اولین کاری که انجام می‌داد، این بود که سطح فروش شما در حوزه هر محصول/خدمت، سود مربوط به هریک از محصولات و خدمات، روندهای هر حوزه، مقدار پولی که در‌ اختیار دارید و در آینده نزدیک در اختیار خواهید داشت و جایگاه شما نسبت به رقیبان را مشخص می‌کرد. این موارد اطلاعاتی هستند که باید برای خود جمع‌آوری کنید.
 2. چگونه به جایگاه کنونی خود رسیده‌اید؟ همانطور که جیم کالینز می‌گوید: آمادگی رو‌به‌رو شدن با «حقیقت تلخ» را داشته باشید و ببینید چگونه به جایگاه امروز خود رسیده‌اید. مخصوصا وقتی با مشکلات فروش و سود‌دهی روبرو هستید، از بی‌مسئولیتی و مبالغه‌کردن خودداری کنید. جک ولش اصرار داشت مدیرانش از روش «اصل واقعیت» استفاده کنند که آن‌را این‌گونه توضیح می‌دهد: «اشتیاق برای رویارویی با دنیا آن‌چنان که هست، نه آن‌چنان که آرزو می‌کنید باشد.» نمی‌توانید مشکلی را حل کنید یا شرایط سختی را پشت‌سر بگذارید، مگر اینکه شجاعت رویارویی با حقایق کنونی از هر نوعی را داشته باشید. تمام فعالیت‌های کسب‌و‌کار خود را دوباره ارزیابی کنید. آیا همه کارهایی که انجام می‌دهید برای جذب و حفظ مشتریان الزامی ‌است؟ چگونه از طریق همکاری با سایر شرکت‌ها برای انجام کارها و تقسیم مخارج کلی می‌توانید صرفه‌جویی کنید؟ آیا می‌توانید انبار یا کارخانه تولیدی خود را با شرکت دیگری سهیم شوید؟ آیا می‌توانید بخش حسابداری مشترک داشته باشید؟ بدون این‌که به کیفیت خدمات ارائه‌شده به مشتریان آسیبی وارد شود، کدام‌یک از فعالیت‌ها را می‌توان برون‌سپاری کرد؟
 3. به چه جایگاهی می‌خواهید برسید؟ می‌خواهید چه کاری انجام دهید؟ خروجی مطلوب و ایده‌آل برای کسب‌و‌کارتان را به‌وضوح تشریح کنید. پنج سال بعد را مجسم کرده و تصور کنید کسب‌و‌کار شما بی‌نقص و عالی است. هرچه درباره جایگاه دقیق آینده خود، وضوح و شفافیت بیشتری داشته باشید، طراحی برنامه کسب‌و‌کار فوق‌العاده یا برنامه کار، بسیار ساده‌تر خواهد بود و شما را قادر می‌سازد از جایی که امروز هستید به جایی که می‌خواهید در آینده باشید، برسید. اهداف آینده و خروجی‌های مطلوب خود را به‌دقت مشخص کنید. برای مثال: • میزان فروش محصولات شما در پنج سال آینده چه‌قدر خواهد بود؟ • درآمد شما چه‌قدر خواهد بود (ناخالص و خالص) و در‌ مقایسه با درآمد رقبایتان چگونه است؟ • چند نفر در کسب‌و‌کار شما مشغول به کار خواهند بود؟ • انتظار دارید مشتریان شما چه کسانی باشند و کجا زندگی کنند؟
 4. چگونه می‌توانید از جایگاه امروز خود به جایگاه مطلوب در آینده، برسید؟ گام‌های لازم برای ایجاد کسب‌و‌کار ایده‌آل در آینده کدامند؟ فهرستی از آن‌ها تهیه کنید. هر کاری که فکر می‌کنید برای دست‌یابی به اهدافتان در آینده لازم است را یاداشت کنید. وقتی به فعالیت‌ها، وظایف یا گام‌های جدید فکر می‌کنید، آن‌ها را هم به فهرست خود اضافه کنید. این اطلاعات در آینده به دستورالعمل یا فرمول شما برای دست‌یابی به اهداف کسب‌و‌کارتان تبدیل می‌شوند.
 5. باید بر چه موانعی غلبه کنید؟ چه مشکلاتی را باید حل کنید؟ بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مشکل و مانعی که سر راه شما برای رسیدن به آینده‌ای مطلوب وجود دارد، چیست؟ اگر تاکنون شرکتی با رشد سریع و پر‌سود نبوده‌اید، دلیل آن چیست؟ چه‌چیزی مانع پیشرفت شما است؟ عوامل اصلی محدود‌کننده رشد شما کدامند؟ گاهی تشخیص فقط یک مانع اصلی و غلبه بر آن، می‌تواند سوددهی شرکت شما را به‌شدت افزایش دهد.
 6. برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود به چه دانش، مهارت‌ها و منابع دیگری نیاز دارید؟ برای پیشبرد کار خود در سال‌های آینده به چه قابلیت‌ها و توانایی‌های جانبی دیگری نیاز دارید؟ هر کسب‌و‌کاری حول مجموعه‌ای از قابلیت‌های محوری شکل گرفته و رشد می‌کند، اما تقریبا همیشه قابلیت‌های جانبی دیگری نیز وجود دارند که لازم است آن‌ها را در طول زمان کسب کرده یا ارتقا دهید. اگر هم‌اکنون شرکت شما رهبر بازار است، در چه حوزه‌های جدید دیگری می‌توان به برتری رسید؟ و مهم‌تر از همه، از خود بپرسید از امروز با انجام چه کاری می‌توانید به آن قابلیت‌های اصلی دست یافته و کسب‌و‌کار آینده خود را بسازید.
 برایان تریسی - ترجمه ژان بقوسیان

رمز موفقیت غورباقه کر (ناشنوا)

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه دو بدند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد. راستش، کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید: «اوه، عجب کار مشکلی!!»، «اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.» یا «هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست. برج خیلی بلنده!»
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند. جمعیت هنوز ادامه می داد: «خیلی مشکله! هیچ کس موفق نمی شه!» و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف. ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد؛ بالا، بالا و باز هم بالاتر. این یکی نمی خواست منصرف بشه! بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک رسید! بقیه قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کار رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟ و بعد از پرس و جوی فراوان ..........
مشخص شد که برنده مسابقه کر بوده!

ریچارد لستر ، سالی لستر

اگر یک سایت بازرگانی داشتید از کدامیک از موارد زیر صرف نظر می کردید ؟
الف- ارائه عناصری از قبیل تصاویر و برنامه نویسی.
ب- جلب و توجه مخاطبانی که 85 % آنها هنوز آن لاین نیستند.
ج) دادن پیوند به همه سایت های رقیب.
د- همه موارد فوق.
باور عمومی پاسخ «د» را دیکته می‌کند. ولی این دیدگاه برای ریچارد لستر ، 32 ساله، و مدیر خدمات اینترنتی HorseNet ارزشی ندارد. او عقل متعارف رابه چالش گرفته و با گنجاندن همه موارد فوق در برنامه خود به نتایج خیر‌ه کننده ای رسیده است.
او در توضیح می‌گوید: « ما به همه رقبای خود پیوند می دهیم ، هر چند که ممکن است در عوض به ما پیوندی ندهند. به نظر من تعداد بازدیدکنندگان از سایت برای همه سایت‌های بزرگ مربوط به اسب یکسان است. مسئله این است که آنها بعد از چه مدت دوباره مراجعه می کنند.»
تا امروزه پیش نیامده است که HorseNet به درخواست پیوند تا زمانی که محتوای آن به سوار کاری مربوط است جواب رد بدهد. لستر می‌گوید : «کار ما تامین اطلاعات مفید برای مراجعه کنندگان است . بر اساس این معیار ارائه پیوند قسمتی از کار محسوب می‌شود .»
سایت فعلی وارث معنوی HorseNet اولیه است. در حال حاضر چیزی از شکل گذشته سایت وجود ندارد و حتی مدل تجاری آن تغییر کرده است. HorseNet یک سایت ترکیبی واقعی است که در آمدهای آن از سه منبع تامین می‌شود: محتوا، معامله، خدمات جنبی .
زمانی که HorseNet در دسامبر 1994 با هزینه 500 دلار راه اندازی شد لستر 28 سایت مربوط به اسب پیدا کرده بود. امروز او می‌گوید هزاران سایت از این دست وجود دارد . آنها در روزهای عادی پذیرای بیش از 4000 بازدید کننده هستند که نیمی از آنها را زنان 13 تا 50 ساله تشکیل می‌دهند. لستر خاطر نشان می‌کند: « HorseNet اولین و مهمترین اجتماع اینترنتی علاقمندان سوارکاری است.»
پیشتازی HorseNet نتیجه ارائه محتوای مفید و به روز ، در ترکیب با طراحی جذاب و پاسخگویی مناسب به نیازهای علاقمندان اسب شامل سوارکاران مبتدی و حرفه‌ای صاحبان اسب، و دوستداران اسب در سراسر دنیا است. این سایت حتی توجه کسانی را جلب می کند که در عمر خود اسب را از نزدیک ندیده‌اند.
لستر می‌گوید: «یکی از امتیازهای HorseNet که من بیشتر از همه می‌پسندم آن است که اسب را نزد کسانی می برد که اسب ندارند یا نمی‌توانند بخرند . من چیزهای محاوره ای زیادی برای آنها طراحی می‌کنم از جمله اتاقهای گپ زنی.»
بیشتر بازدیدکنندگان وقت خود را به طور مساوی بین همه قسمتهای محتوایی HorseNet تقسیم می‌کنند، و کمی زودتر از قسمتهای دیگر به قسمت اخبار و تابلوهای پیام می‌پردازند. آگهی های نیازمندی نیز که هزینه‌ای ندارند فوق العاده پرطرفدار هستند. لستر می‌گوید : «ما همیشه نیازمندیها را محتوا در نظر گرفته‌ایم . به همین دلیل است که رایگان هستند. این آگهی‌ها را مثل روزنامه‌ها دسته‌بندی می‌کنیم تا خواندشان راحت شود. »
دلیل اینکه لستر می‌تواتد آگهی نیازمندیها را رایگان ارائه کند آن است که ارائه آنها مانند بخش اعظم محتوای HorseNet شامل رویدادها و نمایشگاههای اسب، نتایج آنها، و اخبار منتشر شده فرایندی کاملا خودکار است. به همین دلیل است که لستر ادعا می کند: «کار بران واقعی در 24 ساعت شبانه روز محتوای سایت را شکل می‌دهند.»
با آنکه بازدید کنندگان محتوا را می‌سازند ‌، بیشتر قسمتها از طریق آگهی دهی و حمایت مالی پشتیبانی می‌شوند. 40 % در آمد HorseNet ازاین طریق حاصل می‌شود..یک بنر 144*144 پیکسلی (معادل 2 اینچ در هر طرف ) در صفحه خانگی HorseNet از 200 تا 500 دلار (بر چسب محل صفحه ) قیمت دارد. هر چه صفحه جلوتر باشد هزینه هم بیشتر است. HorseNet همچنین به ارائه بنرهای " run of site" می‌پردازد که می‌توانند فقط 75 دلار در ماه قیمت داشته باشند و حداقل زمان آنها دو ماه باشد. حمایت مالی قسمتهای کلیدی مانند اطلاعات دامپزشکی و تقویم رویدادهای HorseNet از 2000 دلار شروع می‌شود. HorseNet به طور متوسط 40 حمایت کننده مالی دارد . تعدادی از موفق ترین حامیان عبارتند از : Vait-Flex Nutrition (ویتامینها و مکملهای سوار کاری )، Norfields (کالاهای مغناطیس درمانی )، و Buckeye Nutrition.
علاوه بر ایجاد محتوا، بخش دیگری از هزینه HorseNet از ساخت و میزبانی سایت‌های دامپزشکی تامین می‌شود . این سایت‌های وب 20% از درآمد را شامل می‌شوند. بیشتر سایت‌های ایجاد شده توسط HorseNet به میکروسایت‌های دارای پیوند از داخل HorseNet تبدیل می‌شوند که از URL این سایت استفاده می‌کنند، مانند WWW.horsenet.com/nameofcompany . HorseNet بیش از 100 نمونه از این میکروسایت‌ها ساخته است.
خریداران میکرو سایت و خریداران آگهی با HorseNet نفع بیشتری می‌برند چون این شرکت می‌داند چگونه برای خدمات و سایت‌های دامپزشکی بازاریابی کند. لستر یاد آوری می‌کند: «میانگین هزینه‌های میزبانی و هزینه‌های دیگر ما به حدود 160
دلار در ماه می رسد که شش برابر بیشتر از هزینه‌های ISP محلی است . ولی مردم سرویس به مراتب بیشتری دریافت می‌کنند که شامل طرح بازاریابی هم می‌شود. اگر کسی بخواهد در سایت ما 5000 دلار خرج آگهی کند برنامه‌ای برای همراهی با او طراحی می‌کنیم .»
با وجود این ارقام بهتر از متوسط ، لستر تاسف می‌خورد که چرا از ابتدا برای خدمات مربوط به سایت مانند ایجاد و به روز رسانی قیمتهای منصفانه بالاتری در نظر نگرفت تا مثلا هزینه ها را دو تا سه برابر حساب کند.
HorseNet علاوه بر حمایتهای محتوایی، آگهی دهی و ساخت ، سرویس‌های دیگری هم دارد . مثلا هر کس – بازرگان یا مصرف کننده – می تواند با پرداخت 9 دلار در ماه یک آدرس پست الکترونیکی (name@horsenet.com) HorseNet داشته باشد.
یک منبع در آمد دیگر به سرویس‌های گپ زنی بازرگانی مربوط است که می‌خواهند از این رسانه محاوره ای سود ببرند و لی یا از مهارت‌ کافی برای انجام مستقل کار برخوردار نیستندو یا ترجیح می‌دهند کار را به دیگران واگذار کنند.
سرویس‌های گپ زنی ساعتی فروخته می شوند و قیمتها با هر ساعت 300 دلار شروع می‌شوند (HorseNet در قراردادهای بلند مدت تخفیف کلی می‌دهد‌. این گپ زنی از نظر فنی به وسیله یکی از کارکنان HorseNet اداره می‌شود و در میکرو سایت HorseNet شرکت میزبان اتقاق می افتد.
به عنوان مثال یک شرکت مکمل ویتامین گپ را با موفقیت در برنامه بازاریابی خود گنجاند. هدف این بود که دامپزشکان را به سایت خود بکشانند . لستر ابتدا پیشنهاد کرد که در یک مجله دامپزشکی آگهی دهند واعلام کنند که اولین دوشنبه هر ماه یک گفتگوی میزبانی شده برگزار می‌کنند. ساعت اول این گفتگوها مانند میزگرد کنفرانس با پرسش سوالهای فنی از یک کارشناس می‌گذرد، و در ساعت دوم به دامپزشکان اجازه داده می‌شود درباره هر موضوعی که می‌خواهند صحبت کنند.
در مورد این شرکت تعداد دامپزشکانی که در گفت و گوها حضور می‌یابند از 10 تا 1000 نفر متغییر است و به طور متوسط به 40 نفر می‌رسد . به گفته لستر تعداد شرکت کنندگان با میزان آگهی در تناسب کامل است. مجموع هزینه های این شرکت
تولید ویتامین ، با احتساب آگهی ، برای هر گفت و گو به 1000 دلار می‌رسد . ولی این هزینه ای است که لستر اصرار دارد بگوید ارزش آن بعد از پرداخت روشن می‌شود .
او می‌گوید: «به هزینه فرستادن یک نفر بازاریاب نزد هر یک از این 40 نفر فکر کنید در نظر بگیرید که دو ساعت از وقت این دامپزشکان برای شرکت د ربحث گرفته می‌شود . »
ضلع سوم مثلث رآمد HorseNet معامله است . HorseNet 2000 کالا از جمله زین ، میخ سر پهن ، مکملهای تغذیه‌ای، لباس و اسباب بازی (شامل اسب چوبی )دارد . این شرکت از زمان آن لاین شدن بیش از 5000 سفارش انجام داده و ا زمیانگین سود 40 % برخوردار بوده است. اولین سفارش آنها سه نوار ویدئویی آموزشی با قیمت 150 دلار بود . قیمت سفارشهای فعلی نیز در همین حد است ، ولی گاهی سفارشی ستثنایی دریافت می‌کنند که طبیعتا قیمت بالاتری دارد .